لیلا » دختر بابا

روزانه دختر بابا

لیلا » دختر بابا

روزانه دختر بابا

کوزت

سلام  

از همین حالا می خوام شروع کنم به گفتن مطالبم  

امروز لیلای بابا کلی کار کرده که اگه بابا بدونه ذوق می کنه البته یه چیز هم می گه کوزت 

خیلی شلوغ پلوغ بود نمی دونستم از کجا باید شروع کنم جاروکردن-دستمال کشیدن-رخت شستن و یا اتو کردن خلاصه تا یه چشم به هم زدن کل خونه شد عینهو دسته گل خودمم باورم نمی شد وقتی رسید خونه چشمش که به حال افتاد از تمیزی اون تعریف کرد و کلی هم ذوق که چه گل دختر تمیزی فکر کنم واسه امروز بسه آخه می دونی این مطلبو کی دارم می نویسم آخر شبه چشاشم دیگه از خستگی باز نمی شه انشاء الله خاطرات بعدی روزهای آینده  

بازم می یام منتظر باشید